دنيا آماده پذيرش حكومت جهاني حضرت مهدي عليه السلام
غلبه حضرت صاحب الامر عجل الله تعالي فرجه الشريف و حكومت جهانى اسلام، ممكن است به طور اعجاز و خرق عادت انجام يابد و ممكن است با فراهم شدن اسباب و علل ظاهرى باشد و ممكن است به هر دو نوع واقع شود، چنانكه پيشرفت و غلبه پيغمبر اكرم صلّىالله عليه و آله و قواى اسلام به هر دو نوع بود.
اما به طور اعجاز و خرق عادت، محتاج به توضيح نيست كه حصول چنين غلبه مطلق براى آن حضرت، به خواست خداوند، امرى است ممكن و معقول و با وعده هاى صريح و بشارت هاى حتمى كه در قرآن مجيد و احاديث متواتر داده شده، بدون شبهه حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آيه
«كَمْ مِنْ فِئَة قَليلَة غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِاِذْنِ الله» (1)
چه بسيارند گروه اندكى كه به اذن خداوند، بر گروه بسيارى چيرگى مى يابند.
آن حضرت، اصحابش و عموم بندگان شايسته خدا را بر تمام ملل غالب و حاكم، و وارث و مالك ارض قرار مى دهد.
و از لحاظ اسباب، و علل ظاهرى هم اگر موضوع را بررسى كنيم، حصول چنين فتح و غلبه و تشكيل آن حكومت الهى ممكن و عملى خواهد بود؛ زيرا آن حضرت در موقعى ظهور مى كند كه اوضاع و احوال اجتماعى و اخلاقى و سياسى كاملاً مساعد باشد.
در آن موقع همه ملل از مدنيّت معنوى و اخلاقى محروم، و دشمنى و كينه و ظلم و تجاوز، همه را نسبت به يكديگر بدبين و از هم جدا ساخته و اتحاد، وحدت، همفكرى و همكارى، بهكلى از ميان بشر رخت بربسته و از اينكه كسى بتواند بدون مدد غيبى جامعه را رهبرى كند، همه مأيوس مى گردند
و خلاصه همه با هم در مبارزه و جنگ و ستيز و همه از وضع خود ناراضى، و از مكتب هاى مختلف كه عرضه مى شود نااميد بوده و منتظر تغيير رژيم و انقلاب و عوضشدن اوضاع، و كنار رفتن زمامداران خدانشناس و برداشتهشدن مرزها و الغاى تجزيه ها و تقسيمها مى باشند.
در يك چنين موقعيتى، حضرت صاحب الزمان ارواح العالمين له الفداء و اصحابش، با نيروى ايمان و اخلاق حسنه و با نجاتبخشترين برنامه هاى عمرانى و اقتصادى و عدالت اجتماعى، براى انقلاب و دعوت به قرآن و اسلام، قدم به ميدان مى گذارند و آن نهضت الهى و دعوت روحانى را شروع مى كنند
و مردم را به سوى خدا و احكام خدا و زندگى برابرى و برادرى، عدل و امنيت، صفا و وفا، راستى و درستى و نظم صحيح، مى خوانند و خود و اصحابش، نمونه همه فضايل بشرى مى باشند و با نيروى ايمان و استقامت و پشتكار و همتى كه مخصوص مؤمنان ثابت قدم است، هدف و مقصد خود را تعقيب مى نمايند.
معلوم است اين جمعيت با آن برنامه ها و وضع كار، در آن دنياى پرآشوب و غرق در طوفان گرفتارىها و فشارها، دلها را به خود متوجه نموده و فاتح و پيروز و موفق مىشوند و هيچ نيرويى نمى تواند در برابر آنها مقاومت كند.
و شاهد اين حقيقت، همان ظهور رسول اكرم صلّى الله عليه و آله و پيشرفت سريع دين اسلام و فتوحات محيرالعقول مسلمين در قرن اول اسلام است، كه يكى از علل ظاهرى آن پيروزىهاى پى در پى و درهم شكسته شدن ارتشهاى انبوه دولت شاهنشاهى ايران و امپراطورى روم، فساد اوضاع اجتماعى و ادارى ايران و روم بود كه مردم اين كشورهاى پهناور را براى قبول يك دعوت صحيح و حكومتى متكى به مبانى عدالت و مساوات آماده كرده بود.
مردمى كه در برابر دستگاه هاى ديكتاتورى و استبداد بسيار خشن و غير انسانى سلاطين و امراى خود، از بنده هم خوارتر بودند و از حقوق انسانى محروم شده بودند، مردمى كه به هركس و هر مقام نظر مى كردند، يك نقطه روشن در او نمىديدند؛ نه فرهنگ داشتند نه اقتصاد، نه عدالت، نه امنيت و نه ... و نه ...
از آن همه تعظيم و نيايش و بشرپرستى و استعباد سلاطين، خسته شده بودند و علاوه بر اينها ناراحتكنندهترين اختلاف طبقاتى نيز در بين آنها حاكم باشد كه مملكت متشكل شده باشد از اكثريت قريب به اتفاق محروم و استضعاف شده و جمعيت معدود برخوردار و اختياردار و مطلقالعنان و بى جهت عزيز ...
مسلّم است وقتى به گوش مردم چنين مملكتى صداى روحانى و آزادى بخش:
«تَعالُوا اِلى كَلِمَة سَواء بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاّ نَعْبُدَ اِلاّ اللهَ وَ لا نَشْرِكَ بِهِ شَيْئاً، وَ لا يَتَّخِدَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ»(2)
برسد.
و آيه
«اِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسانِ وَ ايتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ»(3)
همانا خدا فرمان به عدل و احسان و به عطا و بذل به خويشان امر مى كند و از كارهاى زشت و منكر و ظلم نهى مى كند.
و اعلان:
«يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَر وَ اُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقيكُمْ» (4)
اى مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنى آفريديم، آن گاه شعبه هاى بسيار و فرق مختلف گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد، بزرگوارترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شما است.
و آيات ديگر را بشنوند، با نهايت استقبال به آن ايمان آورده و راه را براى پيشرفت آن باز مى كنند.
مردمى كه از ظلم و ستم و خودخواهى سلاطين و ستمكاران آن عهد، به جان آمده بودند، به طور قطع يك دعوت خدايى و يك بانگ گوش نواز توحيدى را كه بر اساس عدالت و الغاى امتيازات و مساوى بودن آقا و نوكر، شاه و رعيت، سياه و سفيد، در برابر قانون و عدالت است قبول مى كند
و از اين جهت آنهايى كه اين دعوت برخلاف منافعشان بود هرچه خواستند از آن جلوگيرى كنند يا مردم را مانع از گرويدن به آن شوند، نتوانستند، همهجا انقلاب مى شد و در همهجا رژيم ظالم و وضع سابق را محكوم مى كردند و اوضاع تغيير مىكرد.
اوضاع جهان براى قبول دعوت حضرت امام زمان مهدى عليه السّلام كه همان دعوت به اسلام و قرآن است، مطابق اخبار، به مراتب از اوضاع عالم در زمان بعثت پيغمبر صلّىاللهعليهوآله آمادهتر خواهد شد، و همان طور كه كلمه اسلام در آغاز ظهور اسلام به سرعت پيشرفت كرد
و صداى توحيد بر همه صداها غالب شد، و اسلامى كه در مقدارى از تاريخش منحصر به پيغمبر اكرم صلّى الله عليه و آله و على و خديجه عليه االسّلام بود، با فقدان وسايل در جهاد و دفع يورش مشركان، بزودى موفق گرديد، و لشكرهاى منظم مسلحى را كه در دنياى آن روز مجهزترين سلاحها را در دست داشتند درهم شكست و نابود ساخت.
همين طور امام زمان عليه السّلام نيز با اصحاب و ياورانش كه از ابتدا كار به تعداد مجاهدين ميدان جهاد بدر مى باشند مى توانند دنياى منقلب و ناآرام آن روز را آرام و مردم را چنان اميدوار به آينده درخشان و پر از خير و رحمت و بركت نمايد كه در سريعترين فرصت همه به دين اسلام گرويده آمادگى خود را براى قبول يك سازمان الهى اسلامى محكم و پايدار، در تحت سر پرستى امام عصر عليه السّلام نشان دهند. وما ذلِك عَلَى اللهِ بِعزيز
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
پينوشتها:
1. سوره بقره، آيه249.
2. سوره آل عمران، آيه64.
3. سوره نحل، آيه90.
4. سوره حجرات، آيه13.