دجال ، حقیقت ، مجاز ، یا خیال ؟
دجال، حقیقت، مجاز، یا خیال؟ [1]
یکی از علائم بحث انگیز ظهور، قضیه دجال است که پرسش های زیادی را ایجاد می کند. در حدیث علوی اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین راجع به دجال سوال نمود ایشان فرمودند: دجال کسی است که تصدیق کننده ی او شقی است و تکذیب کننده ای او سعید. از اصفهان بیرون می آید ( در حدیث دیگری از پیامبر از سیستان خروج خواهد کرد) چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانی است مانند ستاره ی سرخ، لفظ کافر در زیر آن نقش، بر خری سرخ رنگ سوار، طی ارض به سرعت نماید، به هر چشمه که قدمش برسد آن چشمه بر زمین فرو رود و اکثر تابعان او از اولاد زنا باشند و اصحاب طیلسان و یهودیان. و آن ملعون با آن که طعام خورد و در بازارها گردد به آواز بلندی که همه جا رسد « انا ربکم الأعلی» گوید. بقیه الله در حوالی شام بر عقبه ای که آن را «فیق» خوانند در ساعت سیم در روز جمعه او را به قتل آورد.
و در جواب این که کی دجال بیرون می آید می فرماید این علمی است که از اسرار مخفیه است و شاید رخصت اظهار آن نباشد و اما آن را نشان ها و علامت ها است که همه به هم متصل است، فوت کردن و سهل دانستن نماز و برطرف شدن امانت و رواج یافتن و حلال دانستن دروغ و افترا و رشوه خوردن.
اما برخی از علایم ذکر شده درباره دجال بر بعضی از پدیده های شوم امروز منطبق است که اخبار صحیح این باب به زبان سمبلیک است؛ و مفهوم دجال، سمبل پیچیده ترین و خطرناک ترین دشمن اسلام وخدا است. و این در واقع، توصیف، تمدن و جهان بینی ماتریالیستی غرب است؛ در احادیث دجّال آمده است: « از زمان خلق آدم تا روز قیامت امری خطیر تر از دجال وجود ندارد»، و استفاده از کلمه « أمر» خود بیان گر این حقیقت است که دجّال یک شخص معین نبوده، بلکه یک جریان فرهنگی ـ اقتصادی ـ سیاسی، ضد توحیدی و ضد دینی است.
در این روایات وارد شده: « از ترفندهای دجال این است که به آسمان دستور می دهد که ببارد و در پی آن، آسمان خواهد بارید و به زمین امر می کند که برویان و به دنبال آن زمین رستن آغاز خواهد کرد»، و این چیزی است که تمدن غربی بر اساس پیشرفت های خیره کننده در عرصه فن آوری صنعتی و پیشرفت در زمینه های فیزیک فضایی و بیوشیمی و ده ها شاخه ی دیگر علمی و با سیطره ی همه جانبه بر منابع طبیعی، بدان دست یافته است.
« در مورد ریزش باران و رویش گیاه و تسلط انسان بر آن ها شاهد تکنیک هایی هستیم که تا دو قرن پیش هیچ کس به ذهنش خطور نمی کرد، مانند پدیده ی به اصطلاح باردار کردن ابرها و باران مصنوعی و کشاورزی بدون خاک (بر روی آب) و ...) و از شگردهای دجال است که بر محله ای عبور کند و مورد تکذیب و روی گرداندن اهل آن واقع شود، کسی از آنان زنده نخواهد ماند و اگر مورد استقبال قرار گیرد به آسمان گوید ببار و زمین را امر کند برویان پس دام های آن ها در نهایت فربهی و شیرآوری خواهند شد...».
امروزه هر جامعه که خود را در آغوش غرب استکباری انداخته از نظر اقتصادی و رفاهی مورد توجه غرب قرار می گیرد. و هر کشوری با ارزش های غربی و سیاست های غربی بایستد، بایکوت و تحریم همه جانبه می شود.
دجال در روایات یک چشم معرفی شده است و این وصف، زیبنده ی تفکر و تمدن مادّه زده غربی می باشد. غرب از دو بخش عالم و هستی آدمی یعنی ماده و معنا و به عبارت دیگر جسم و روح، تنها ماده و مادیات و جسم و جسمانیات را می بیند و توانایی مشاهده معنویت و روحانیت را ندارد و این یعنی او از یک چشم محروم است و یکی از دو سمت و سوی جغرافیای هستی را ندیده و درک نکرده است.
و این که همه جا حضور می یابد مگر در مکه و مدینه زیرا فرشته ای با شمشیری بر فراز این دو مکان مقدس ایستاده و مانع از ورود دجال می شود به این معنا است که همه ی فرهنگ ها مقهور ارزش ها و هنجار های غربی قرار گرفته مگر ایدئولوژی مترقی و حیات بخش اسلام که در زبان سمبلیک مکه و مدینه نماد آن قلمداد شده است و این به آن معنا است که تفکر الحادی، نوین غرب هرگز اسلام اصیل را مقهور نخواهد ساخت. و همچنین دجال از نظر لغوی صیغه ی مبالغه از ماده دجال به معنای دروغگویی و مکر ورزی است و دغل کاری و گمراه کننده ی مردم می باشد.
[1]- نشانه های یار و چکامه ی انتظار، مهدی علیزاده.